ساکت نیستم
ساکت نیستم
لبهایم هم نسوخته است
تنها
تمام ِ من
تاول زده
از آشی که نخورده ام
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
زندگیمو/ زیره پای کی بریزم
واسه کی ، دلم بمیره / وقتی تو ، نیستی عزیزم
دسته سرده این زمونه / دستامو از تو جدا کرد
بازیه ، دوری و حسرت / با دلای ما ، چه ها کرد
عشق تو ، توی وجودم / تا همیشه ، موندگاره
همه آرزوم همینه / که ببینمت ، دوباره
دوریه تو داره آروم / من و از حال، در میاره
رنگه پیری ، ذره ذره / تو وجودم پا میزاره ، پا میزاره
طاقت دوری ندارم / تو بیا ، بمون کنارم
ارزونیه قدم تو / همه ی دارو ندارم
ای قشنگترین ترانه / با تو بودن ،آرزومه
ای تو نیمه ی وجودم / بی تو عمره من ، حرومه
عشق تو ، توی وجودم / تا همیشه ، موندگاره
همه آرزوم همینه / که ببینمت دوباره
دوریه تو ، داره آروم منو از پا در میاره
رنگ پیری ، ذره ذره / تو وجودم پا میزاره
نمیزارم ، که جدایی / عشقمو از تو بگیره
چشم به راهه تو میمونم / نگو اما دیگه دیره
دیگه دیره … آااااااای…
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
چه کسی میگویدکه گرانی شده است؟
دوره ارزانیست ! دل ربودن ارزان ، دل شکستن ارزان ،
دشمنی ها ارزان ، چه شرافت ارزان ،
آبروقیمت یک تکه نان ! ودروغ از همه چیز ارزانتر ،
قیمت عشق چقدرکم شده است ، کمترازآب روان ،
وچه تخفیف بزرگی خورده قیمت
هرانسان …..!
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
ای مسافر غریبه چرا قلبمو شکستی رفتی و تنهام گذاشتی دل به ناباوری بستی
ای که بی تو تک و تنها توی غربت سنگی میدونم بر نمیگردی شدی همرنگ دورنگی
همه ی زندگی من اون نگاه عاشقت بود چرا فکر کردی به جز من یکی دیگه لایقت بود
رفتی و ازم گرفتی اون نگاه آشناتو واسه من باقی گذاشتی التهاب لحظه هاتو
حالا من تنها نشستم با نوای بی نوائی چه غریبم بی تو اینجا ای غریبه بی وفائی
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
این روزها دلم اصرار دارد فریاد بزند . . .
اما . . .
من جلوی دهانش را میگیرم
وقتی میدانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!!!!
این روزها من . . .
خدای سکوت شده ام
خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا خط خطی نشود . . .!!!
آرزوی خیلی ها بودم اما اسیر قدر نشناسی یک نفر شدم . . .!!!!!!!!!!!!
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
وقتی می گویم : دیگر به سراغم نیا !
فکر نکن که فراموشت کرده ام ….
یا دیگر دوستت ندارم !
نه ….
من فقط فهمیدم :
وقتی دلت با من نیست ؛
بودنت مشکلی را حل نمی کند ،
تنها دلتنگترم میکند … !
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
مهربونم،
نازنینم، بهترینم.
عشقم، امیدم، جونم.
با توام ، با تو، دنیای من.
میخوام لحظه هام رو با تو بگذرونم. تمام لحظه های که حالا دارم و نمی دونم چند سال، چند ماه، چند هفته، یا
چندروز دیگه میتونم و فرصت دارم با تو باشم یا نه؟!
ارزش این لحظه ها رو با هیچ چیز دیگه نمیتونم برابر بدونم.
میخوام تو تمام لحظه هایی که میتونیم داشته باشیم،با تو باشم.
کنارت،
همراهت،
هم قدم
و هم نفس با نفس کشیدنت.
میخوام تا میتونم صدای قلب مهربونت رو بشنوم. تا میتونم نفسهات رو بشنوم و حفظ کنم.
میخوام ضربان قلبت رو بشمارم تا وقتی نیستی، از حفظ بشمارم و ثانیه هام رو با تو تنظیم کنم.
کنارم بمون، تا زنده بمونم. با من باش، تا دووم بیارم.
مراقب چشمات باش، تا امیدوار بمونم. مراقب قلبت باش، تا زنده بمونم. مراقبم باش، تا کنارت بمونم.
گفتم، هزار بار دیگه هم میگم:
دوستت دارم. دوستت دارم. دوستت دارم. دوستت دارم مهتابم . . . تا هر زمان که زنده باشم.
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
"پنجره خیال "
تا خانه چشمانت راهی نیست ، وقتی که نگاهت را از من دریغ میکنی ... چه بگویم
وقتی که نه تنها چشم هایت را ، بلکه دریچه قلبت را برویم بسته ای ...
اما...
بدان همیشه پشت پنجره "خیالم" برای چشمهایت چون چلچراغی میدرخشد...
بگذار در وجود تو گم شوم و تودر جستجوی من آهسته مرا بخوانی...
و مرا در قلبت پیدا کنی!!!
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
آشناهای غریب همیشه زیادند
آشناهایی که میایند و میروند
آشناهایی که برای ما آشنایند
ولی ما برای آنها...
نمیدانم واقعا چرا و چگونه میشود
که همه روزی
آشنای غریب میشوند
یکی هست ولی نیست
یکی نیست ولی هست
یکی میگوید هستم ولی نیست
یکی میگوید نیستم ولی هست
و در پایان همه بودنها و نبودنها
تازه متوجه میشوی
که:
یکی بود هیشکی نبود
این است دردی که درمانش را نمیدانند
و ما هم نمیدانیم
که آن یکی که هست کیست
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
کاش می شد روی خط سرنوشت
روزهای با تو بودن را نوشت..
سرنوشت , ننوشت
گر نوشت , بد نوشت
اما باور کن نمی توان سرنوشت خویش را از سر
نوشت!
باز هنگام سحر قلمی از تکه زغالی مانده از آتش
شبی سرد
میلغزد بر روی تن سرد و بی روح ورق.
و باز هم ردی از سوز دل بر روی خط های یخ زده
کاغذ مینویسد.
وباز قصه پر غصه تکرار ....
روزی درختی بودم تنومند و زیبا ، قدی کشیده
و شاخ و برگ تماشایی داشتم .
عاشق شدم . . . !!!!
عاشق صدای خوش هیزم شکن . . . !!!
و تن خود را بی آلایش تقدیم بوسه های درد آور
تبر او کردم و چه راحت شکستم ، بی صدا خورد شدم
،
چه دیر فهمیدم بی رحم است دل سنگ هیزم شکن
و سخت تر تبر او که سوزاند تنم را ، حالا دیگر زنده
نبودم
درخت نبودم ، در چشمان سرد او فقط هیزم بودم و
بس
سرنوشتم چه بود ؟
حالا که نه درخت بودم و نه سایه ای داشتم و نه
ریشه ای
نه برگی و نه مهمان ناخوانده ای که بر روی دستانم
بنشیند
و برای دل کوچکش آواز بخواند و بر خود بلرزد و با
آهی سرد
دوباره پر باز کند و به اوج برود
و چه ناجوانمردانه تکه های خرد شده ام در شومینه
رو به چشمانش آتش گرفت و او فقط لذت برد
من در آتش میسوختم و او . . .
و حالا زغالی بیش نیستم و خطی شدم بر
خطوط یخ زده ورق تا شاید ماندگار باشم و همه
بدانند
روزی درختی بودم تنومند که عشق مرا به زغالی
تبدیل کرد سیاه و دل سوخته . . .
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
سلام دوستان گلم.
امروز یک سوال شاعرانه از همه شما می پرسم:
یک دیوار سفید بزرگ....
یک قلم مو
و دست تو برای نوشتن تنها سه کلمه بروی دیوار؟
چه می نویسی؟
هرچه دل تنگتان می خواهد بگویید...
در روزهای آینده یک آمار( صادقانه!) از پاسخهای شما در وب لاگ قرار می دهم...
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
و خدا زن را از پهلوی چپ مرد آفرید.
آری ، خداوند زن را از پهلوی چپ مرد آفرید
نه از سر او ، تا فرمانروای او باشد.
نه از پای او ، تا لگد کوب امیال او گردد.
بلکه از پهلوی او ، تا برابر با او باشد
و از زیر بازوی او ، تا مورد حمایت او باشد
و از نزدیکترین نقطه به قلب او ،
تا معشوق و محبوب او باشد
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
ای عزیز دل ... دوستت دارم ... نه فقط به خاطر
چراغانی چشمانت
به خاطر تمام آنچه بر من ارزانی داشتی ...
عشق را ... چگونه بودن را ...
دوستت دارم ، و همیشه خواهم داشت ...
قشنگ نازنين من كه تو باشي ديگر از هيچ نگاه
هراساني هراس ندارم
قشنگی دوست داشتن را ، سرمشق دلها مي
كنم .
تا تو هستي دلم براي كسي تنگ نمي شود .
عزيزم تا هستي با ياد تو زندگي برايم خوشبختي
بزرگ است .
مرا هميشه و همه جا در كنار خود احساس كن .
كه من هميشه كنار توام .
به دستهايت علاقه و حس بخصوصی دارم چون
لبريز از محبت اند .
دوستت دارم و دلم به اندازه بغض آسمان ابری
پاییز برایت تنگ شده است
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم
حتی برای “تو” که سالها منتظر در زدنت بودم...
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
فراموشم نکن شاید سال ها بعد در گذر خیابان ها از کنار هم بــگــویــی آن غــریــبــه چــقــدر شــبــیــه خــاطــراتــم بــود
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
مچاله کن ........
بشکن .......
خط بزن .........
خلاصه راحت باش .........
ارث بابات که نیست .......
دل تنهای منه .......
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
این روزها حتی اگر خون هم گریه کنی
عمق همدردی دیگران با تو
یک کلمه است
"آخی ........."!!!!!!
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
صدایم کن بهترینم که من گم شده ام در تاریکی
وهیچ کس بهتراز تو نمیداند
که من از تاریکی میترسم
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
یادته گفتم دلم رو بهت میدم ؟؟؟
گفتی بده...
گفتم ی شرط داره...
گفتی هر شرطی بگی قبول میکنم !!!
گفتم شرطش اینکه نشکنیش دلــــــــــم رو...
تو قول دادی به من ک نشکنیش !!!!
یادته؟؟؟
اما تو شکستیش اونم بی دلیل... !!!!
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
چـــــــــــــرا رفتی تنهام گذاشتی ؟؟؟
اصن چرا باید میرفتی من که بد نبودم!!!!
چرا رفتی بکو دیگه ؟؟؟؟؟؟
دلیلش رو بگو شـــــاید آروم گرفتم!!!!
من ک دوستت داشتــــم
من ک برات از عشق کم نزاشتم
من ک خوب بودم همیشه پس چــــرا تنهام گذاشتی؟؟؟
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
این روزها حتی اگر خون هم گریه کنی
عمق همدردی دیگران با تو
یک کلمه است
"آخی ........."!!!!!!
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
مي روم شايد فراموشت کنم
من پذيرفتم شكست خويش را
پندهاي عقل دور انديش را
من پذيرفتم كه عشق افسانه است
اين دل درد آشنا ديوانه است
مي روم شايد فراموشت كنم
با فراموشي هم آغوشت كنم
مي روم از رفتنم دل شاد باش
از عذاب ديدنم آزاد باش
گرچه تو تنهاتراز ما مي روي
آرزو دارم ولي عاشق شوي
آرزو دارم بفهمي درد را
تلخي برخوردهاي سرد را
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
ميان ماندن و نماندن
فاصله تنها يک حرف ساده بود
از قول من
به باران بي امان بگو :
دل اگر دل باشد ،
آب از آسياب علاقه اش نمي افتد
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
آدمها براي هم مثل کتاب ميمونند
وقتي به آخرش ميرسند ميرن سراغ يکي ديگه
يادمان باشد همديگر را زود زود ورق نزني
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
خدايا
اين دلتنگي هاي ما را هيچ باراني آرام نميکند
فکري کن
اشک ما طعنه ميزند به باران رحمتت . . .
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
با رفتن او حسرت ديدار به جا ماند
يك قلب ترك خورده تبدار به جا ماند
در قالب يخ بسته احساس درونم
يك درد دل ساده و بيمار به جا ماند
من با نفس آينه ها زيسته بودم
با رفتن او چشم گوهر بار به جا ماند
دستي كه تكان خورد خداحافظي اش بود
تنها اثر رفتنش اين بار به جا ماند
تا آمدم از كوچه صدايش كنم او رفت
دستان گره خورده به ديوار به جا ماند
با رفتن او، رفتن او تا ابديت
يك قلب ترك خورده تبدار به جا ماند
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
چقدر سخته تو چشاي کسي که تمام عشقت رو ازت
دزديده و به جاش يک زخم هميشه گي ، رو
قلبت هديه
داده زل بزني به جاي اينکه لبريز کينه و نفرت شي
حس کني که هنوز هم دوسش داري
چقدر سخته دلت بخواد سر تو باز به ديواري
تکيه بدي
که يک بار زير آوار غرورش همه وجودت له شده
چقدر سخته تو خيالت ساعت ها با هاش حرف
بزني اما
وقتي ديديش هيچي جز سلام نتوني بگي
چقدر سخته وقتي پشتت بهشه دونه هاي اشک
گونه ها
تو خيس کنه اما مجبور بشي بخندي تا نفهمه که
هنوز هم دوسش داري
چقدر سخته گل آرزو هاتو تو باغ ديگري ببيني
و هزار
بار تو خودت بشکني و اونوقت آروم زير لب
بگي گل من باغچه نو مبارک
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
باید بازیگر شوم ،
آرامش را بازی کنم …
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …
باز باید مواظب اشک هایم باشم …
باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم …
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
میخواهم این راهی کـــــــه من وتو آمده ایم را . . .
از ابتدا ویران کنم . . .
تا هیچ کس . . .
به اینجا کــــــه ما رسیده ایم . . .
نرسد . . .
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
خدایا کمک کن
نمیدانم راه راست کدام است
خدا کمک می کنی؟
کدام می رسد به بهشت
کدام راه جهنم است
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^